با نگاهی به اندیشه شهید آوینی

نویسنده : حسین پایین محلی

تقدیم به مجید مجیدی، راجرواترز وکت استیونس
این نوشتار متن بازنگری شده سخنرانی حقیر به مناسبت سومین سال فعالیت”گلستان ما” درنشست با منتقدین درسال۹۳ میباشد که تقدیم می شود.
عکس روی توچو درآینه جام افتاد- صوفی از پرتو می درطمع خام افتاد
مقدمه این نوشتار را باجملات آغازین بودریار از کتاب آمریکا شروع می کنم:”توجه! اشیا درآینه نزدیک ترازآنی هستند که به نظر می رسند!”
حقیر درنوشتاردیگری درباب رسانه ونسبت آن با تفکر- رسانه ،مخاطب وتفکر- به طرح مسایلی پرداخت وازتکرار آن دراین نوشتار جهت جلوگیری از اطناب خود داری می شود، اما دراین سطور برآن است تا درباب ماهیت رسانه وکارکرد آن و باز تعریف نسبت قوم ایرانی با رسانه بپردازد، آنهم با نگاهی به اندیشه سید شهدای اهل قلم شهید آوینی.
درغرب از دوران رنسانس به بعد عالم غربی تغییرکرد ونوع تلقی از هستی نیز تغییرنمود واین جمله مارکس را که تاکنون فلاسفه جهان را تفسیرمی کردند اما اکنون صحبت برسرتغییرآن است در حقیقت از دوران رنسانس و توسط بشرغربی رقم خورد وعالمی را بنیان نهاد که به آن مدرنیته اطلاق شد.
در قرون منتهی به قرن بیستم مدرنیسم شدت گرفت وبه جهان غیرغربی نیز سرایت کرد و به نحوی بسط پیدا کرد و طرح توسعه نیز درحقیقت بسط مدرنیته در جهان غیرغربی بود که از آن بعدها غربی ها به جهانی سازی –غربی سازی جهان- یادکردند.
برای اینکه این امر تحقق پیداکند- چه آماده سازی بسترپذیرش چه تحمیل فرهنگی- رسانه نقش اساسی می تواند ایفاکند چراکه رسانه یکی از ارکان جهان جدید قلمداد می شود وامروزه باتبدیل رسانه ها به اشکال جدیدتر- سمعی وبصری ومجازی- تبدیل فرهنگ ها به فرهنگ واحد جهانی –نظم نوین جهانی- آسان شده است واین گونه رسانه می تواند تاثیرگذارباشد.
گزاف نیست این که برخی جهان جدید را جهان رسانه ای نامیدند چراکه رسانه خود عالمی است و جهانی شده است.
جهان رسانه ای یا رسانه جهانی خود بنیاد است و مخاطب محور، از سویی در جهت دهی افکار عمومی و مردم جهان درراستای آنچه از آن یاد شد نقش بدیهی دارد. علاوه بر خود بنیاد بودن و مخاطب محوری، به جهت دهی افکارعمومی و مردم جهان اشارت شد که خود ممکن است چند وجه داشته باشد: غفلت از وجود، سرگرمی، وگزینش رویدادهای تاریخی و اجتماعی برای جامعه ازکارکردهای دیگری است که می توان برای رسانه قایل شد. اتمسفرتبلیغاتی غرب که انسان وجوامع را زیر بمباران تبلیغاتی و باران اسیدی خود قرارداده ارمغانی جز غفلت از حقیقت و امتناع از آن ندارد.
ایجاد سرگرمی وذایقه آفرینی به نوعی از سبک زندگی می پردازد که منجر به شکل گیری طبقات اجتماعی می شود … گزینش رخدادهای اتفاق افتاده درهستی ما را درنوعی از تفسیر تحمیلی از وقایع تاریخی اسیرمی کند واین حصرگرایی خبری نوعی انسان جدیدرامی سازد که هویتی کاذب دارد و آگاهی اش آگاهی قلابی وکاذب است.
اگر ماهیت وغایت وحتی کارکردرسانه این است چه بایدکرد؟ رسانه درانقلاب اسلامی چه می تواند بکند وچه نسبتی با انقلاب اسلامی دارد؟ پاسخ این پرسش را باید بامراجعه به اندیشه سید شهدای اهل قلم شهید آوینی یافت.
انقلاب اسلامی به مصداق اولین انقلاب ضد مدرن فرامدرن به تعبیرشهید آوینی فصل توبه بشرازتجدد است که از دوران رنسانس تاکنون چنین اتفاق عالم گیری رخ نداده است. پس، ازآنجا که انقلاب ما با مدرنیته در ساحت هستی شناسی ومعرفت شناسی درتضاد هست درروش ها- متد و متدولوژی- نیز باید متفاوت باشد.
شهید آوینی به نقل از نیچه می گوید: خانه هایتان را دردهانه آتشفشان بناکنید! جهان رسانه ای غرب با ماهیت سامری وارش چون تارهای عنکبوتی است که باید براین ویرانه، جهان جدیدمان را بسازیم. استفاده از ظرفیت تکنولوژی و تکنولوژی رسانه ای با تصرف و تغییرماهیت آن راهکاری است که شهید توصیه می کند. باید به تسخیررسانه پرداخت تاامکان های جدیدی فرارویمان باز شود:
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبرشوی
به عبارتی ما در تعریف و حرکت در مسیر و مصیرخود باید به تبیین مجدد بپردازیم و از تجدد عبور کنیم و آن عهد ازلی را تجدید کنیم:
این مدعیان در طلبش بیخبرانند- آن را که خبر شد خبری باز نیاورد
این حرکت نه در راستای توسعه غربی بلکه درسیر به آنچه از آن به عنوان “راه فطرت” یاد کردیم می باشد. رسانه سلطه که برفضای فرهنگی جهانی سلطه رسانه ای دارد جهان را نه آنچنان که باید باشد ونه آنچنان که هست به مخاطبان نشان نمی دهد و رسالت ما اقتضا میکند این مسخ وفسخ ونسخ شدگی دراین فضای رسانه ای را اصلاح نموده و بشر را از فلک زدگی بیرن بیاوریم چراکه جریان رسانه ای حاکم برجهان برای هستی غایت فرابشری قایل نیست وذات آن نیست انگارانه است وبی جهت نیست اگر ازآن به” رسانه فترت ” یاد می کنیم واز سویی دیگر ما با تاکید بر حقیقت انسان وحرکت در “مسیرفطرت” راه را برای آزادی بشر از این عصر عسرت بازنموده وایجاد آگاهی اجتماعی وتاریخی کرده تابشر باردیگر به قرب وجود برسد و وجود حقیقی وحقیقت وجود را با این خود آگاهی تاریخی به جان در ساحت جمعی نیوشا باشد، به امید آن روز:
جان نباشد جز خبر در آزمون- هرکه را افزون خبر جانش فزون اقتضای جان چو ایدل آگهی است- هرکه راافزون خبرجانش قوی است! ( مولوی)

پاسخ دهید